پنجشنبه، اسفند ۰۳، ۱۳۸۵

ديوانگان مي‏تازند

زماني شايد اميدي به دنيا مي‏رفت وقتي كه ابزارهاي اطلاع رساني كمتر بود، اما هر چه مي‏گذرد انگار بايد نااميدتر از قبل بود. زمان هر چه بيشتر مي‏گذرد بيشتر آدمي دلخوشي‏اش را از دست مي‏دهد كه ديگراني باشند كه پندار و گفتار و كردار آنان عقلاني باشد اما انگار دنيا اسير دست ديوانگان است؛ نمونه اخيرش رئيس جمهور گامبيا. اين خبر بازتاب را بخوانيد: " رئيس‌جمهور گامبيا هم مدعي درمان ايدز شد" آدم هاج و واج مي‏مونه كه يك مشت گنديده مغز چه راحت همه چيز را به گند مي‏كشند و علاوه بر به خطر انداختن جان انسان‏ها با اعمال و رفتار خود همه دستاوردهاي علمي را به سخره مي‏گيرند. اين جور آدم‏هايي كه فكر مي‏كنند در آسمان باز شده و حضرتشان با آداب خاصي به روي زمين تشريف فرما شده‏اند چنان خود را محور عالم و داراي علوم خاصه تصور مي‏كنند كه به معجزات خود نيز ايمان آورده‏اند و حتي علم پزشكي را نيز زير سوال مي‏برند. اين جوري كه پيش مي‏رود شايد تا چند سال آينده بحث اينان از معجزه و نظركردگي و قديس شدن بگذرد و بصورت خدايان متعددي هر يك در كشور خود سربرآورند؛ مثلا خداي گامبيا و حومه!
آيا اعمال اين ديوانگان جنايت عليه بشريت نيست؟