شايد يكي دو هفته پيش بود؛ يكي از دوستان اعلاميه ترحيم يكي از دبيران را روي ديوار نشان داد. اتفاقا دبير خودم هم بود. ميگفت ببين همه فرزندانش دكتر و مهندس شدهاند. ترتبيت چهار تا دكتر با حقوق معلمي شوخي نيست. يكي توي اين مملكت تحويلش گرفت كه معلم بودي و فرزندان خدمتگزار براي كشور تربيت كردي؟ وقتي هم كه رفت كه ديگه كسي سراغش را نميگيرد اما امان از وقتي كه به پاي يك صاحب نام يا صاحب مال تيغي فرو رود و يا حرفي بزند چهها كه نميكنند از دولتيان تا مردم...
دبيري هم داشتيم كه اسم آموزش و پرورش را گذاشته بود گداجا بر وزن نزاجا. از اين اسمگذارياش خيلي لذت بردم.
معلمي شغل سختي است، آن هم سر و كله زدن با بچههايي كه ظاهرا سال به سال لوستر و بيادبتر ميشوند و خانوادههايي كه هر روز بر توقعشان افزوده ميشود و معلمي كه سال به سال زير فشار كار و فشار زندگي عصبيتر و پيرتر ميشود نسبت به ساير كارمندان مظلومتر است. معلماني كه مجبور بودهاند دو شغله باشند و سه شغله. همانهايي كه گاه به خاطر يك عمل جراحي مجبور شدهاند زندگي خود را بفروشند. معلمان يك تكيه كلامي دارند كه ميگويند وقتي گراني ميشود كاسب روي جنسش ميكشد، يا بعضي كارمندان ميتوانند با زيرميزي گرفتن تلافي تورم يا حقوق تضييع شده خود را سر ديگران بياورند اما معلمان كه نه راه دزدي دارند، نه گران فروشي، نه رشوهگرفتن، صدايشان هم كه معمولا در نميآيد وقتي هم كه اعتراض ميكنند ميداني كه چگونه با آنان برخورد ميشود. معلمان تنها امكاني كه دارند دريغ كردن آموزش به فرزندان اين سرزميناند كه اكثر آنان اين اجازه را هم به خود نميدهند. اما همواره هم متهم ميشوند...
الان كه داشتم خبر بي بي سي راجع به تجمع امروز هزاران معلم جلوي مجلس را ميخواندم به پاراگراف آخر كه رسيدم كه اشاره كرده مقامات ايران تجمعهاي صنفي معلمان را سياسي ميخوانند و اظهار نظرهاي فعلي و قبلي در اين دولت و دولت پيش و احزاب و فعالان سياسي نزديك به دو دولت هر كدام زمان خود. آن موقع معلمان و كانون صنفيشان متهم به تلاش براي سياه نمايي فعاليتهاي دولت و اين جور مسائل ميشد و الان هم تقريبا همينجور. اينجا كه تقريبا ميشه گفت دقيقا يادمه كه چگونه معلمان معترض را تحريك شدگان احزاب راست عنوان ميكردند كه ميخواهند دولت خاتمي را با بحران مواجه كنند، الان هم نياز به داشتن علم غيب ندارد كه از روز روشنتره كه چه چيزهايي گفته ميشود و معلمان معترض را تحريك شده گروههاي شكست خورده و ضد انقلاب و شايد هم ضد هسته معرفي كنند كه در پي آنند كه دستاوردهاي دولت را با بحران مواجه كنند. حالا آن آموزش و پرورش راي سازي (به سبب گستردگي) كه معلمانش موقع انتخابات عزيز ميشوند چگونه آنجا كه سخن از حق برخورداري از زندگي انساني ميگويند چگونه تحريك شده و عامل دست ميشوند سياسيون دو جناح ميدانند و بس.
گزارش ايلنا از تجمع امروز هزاران معلم جلوي مجلس
گزارش تصويري كسوف از تجمع امروز معلمان
گفتگوي دويچه وله با شيرزاد عبداللهي درباره اين تجمع و تجمعهاي بعدي
دبيري هم داشتيم كه اسم آموزش و پرورش را گذاشته بود گداجا بر وزن نزاجا. از اين اسمگذارياش خيلي لذت بردم.
معلمي شغل سختي است، آن هم سر و كله زدن با بچههايي كه ظاهرا سال به سال لوستر و بيادبتر ميشوند و خانوادههايي كه هر روز بر توقعشان افزوده ميشود و معلمي كه سال به سال زير فشار كار و فشار زندگي عصبيتر و پيرتر ميشود نسبت به ساير كارمندان مظلومتر است. معلماني كه مجبور بودهاند دو شغله باشند و سه شغله. همانهايي كه گاه به خاطر يك عمل جراحي مجبور شدهاند زندگي خود را بفروشند. معلمان يك تكيه كلامي دارند كه ميگويند وقتي گراني ميشود كاسب روي جنسش ميكشد، يا بعضي كارمندان ميتوانند با زيرميزي گرفتن تلافي تورم يا حقوق تضييع شده خود را سر ديگران بياورند اما معلمان كه نه راه دزدي دارند، نه گران فروشي، نه رشوهگرفتن، صدايشان هم كه معمولا در نميآيد وقتي هم كه اعتراض ميكنند ميداني كه چگونه با آنان برخورد ميشود. معلمان تنها امكاني كه دارند دريغ كردن آموزش به فرزندان اين سرزميناند كه اكثر آنان اين اجازه را هم به خود نميدهند. اما همواره هم متهم ميشوند...
الان كه داشتم خبر بي بي سي راجع به تجمع امروز هزاران معلم جلوي مجلس را ميخواندم به پاراگراف آخر كه رسيدم كه اشاره كرده مقامات ايران تجمعهاي صنفي معلمان را سياسي ميخوانند و اظهار نظرهاي فعلي و قبلي در اين دولت و دولت پيش و احزاب و فعالان سياسي نزديك به دو دولت هر كدام زمان خود. آن موقع معلمان و كانون صنفيشان متهم به تلاش براي سياه نمايي فعاليتهاي دولت و اين جور مسائل ميشد و الان هم تقريبا همينجور. اينجا كه تقريبا ميشه گفت دقيقا يادمه كه چگونه معلمان معترض را تحريك شدگان احزاب راست عنوان ميكردند كه ميخواهند دولت خاتمي را با بحران مواجه كنند، الان هم نياز به داشتن علم غيب ندارد كه از روز روشنتره كه چه چيزهايي گفته ميشود و معلمان معترض را تحريك شده گروههاي شكست خورده و ضد انقلاب و شايد هم ضد هسته معرفي كنند كه در پي آنند كه دستاوردهاي دولت را با بحران مواجه كنند. حالا آن آموزش و پرورش راي سازي (به سبب گستردگي) كه معلمانش موقع انتخابات عزيز ميشوند چگونه آنجا كه سخن از حق برخورداري از زندگي انساني ميگويند چگونه تحريك شده و عامل دست ميشوند سياسيون دو جناح ميدانند و بس.
گزارش ايلنا از تجمع امروز هزاران معلم جلوي مجلس
گزارش تصويري كسوف از تجمع امروز معلمان
گفتگوي دويچه وله با شيرزاد عبداللهي درباره اين تجمع و تجمعهاي بعدي
|